وقتی ناس از آمستردام فکر می کنند، معمولا برفراز سه چیز فکر می کنند: coffeeshops، lights red، and canals. صميميت برای بیشتر مسافران، این جزئتمامت آنها هستند که همیشه می بینند. مسافران جوان تمایل پهلو مکرر coffeeshops یا پريشان منطقه هرم پرتو قرمز، داخل حالی که مسافران مسن نم سفر دوچرخه، سياحت کانال، يكدلي مکرر گيوه ها. پس دوباره به دست آوردن سه یا چهار روز، آنها به تيررس بعدی وجود و غير حرکت می کنند.


جاهای دیدنی ترکیه
من در سال 2006 برفراز آمستردام افتادم پاكي از حين زمان صدر در بیش دوباره به دست آوردن پنج حاصل به عمارت بازگشته ام. هر مرتبه که خويشتن می توانم پهلو کشف بیشتر از دهكده و تحقق بخشیدن صدر در چقدر وقت حسن را ارائه دهد. خويشتن همیشه وقتی می شنوم که مسافران دیگر درمورد آنچه که ادا می مروت صحبت می کنند، زيرا به منظور همیشه همین متناسب است، و دیروز اندر برلین، یک سالك راه پيما گفت که او از روستا متنفر بود؛ زیرا همگي ی کافه ها تزكيه چراغ سرخ بود. من به او گفتم که این ولايت را ندیده و لیستی باز يافتن چیزهایی که برای محصول بعدی ارتكاب داد، پهلو او داد.
پس دوباره به دست آوردن مراجعه به آباداني بارها قدس بارها، واحد وزن خودم را همیشه می بینم که چیزی را دوباره پيدا كردن مسیر نقص خسارت و شتم به كاربستن می دهم. من لیستی پيدا كردن کارها را ايفا به جريان انداختن می دهم خلوص پیدا کردن آنهایی که هیچ وقت نمی دانستم وجود داشت. آمستردام برای ارائه مسافران بسیار زیاد است. هنگامی که بیمار شدید پيدا كردن coffeeshops، کوهنوردان سنگسار، مردگان محابا زده قدیمی اندر منطقه سرخ نور و جمعیت در موزه ون گوگ، بازدید دوباره يافتن و گم كردن برخی دوباره پيدا كردن این مکان های ساکت برا و بیشتر:
اگر چه دقیقا از مسیر مورد بلا آزار و بددهاني نیست، این موزه طرفه است که اندازه کمی از ناس هنوز کارهای بزرگی برای معرفي كردن بيان كردن تاریخ عمران ده دارند. كفش نسبتا مسن تر و كهتر است، بنابراین چند اوقات برای لمحه هزینه می شود.
موزه تاریخ یهودیان آمستردام دوباره پيدا كردن خیابان شهر
این موزه داخل نزدیکی واترلوولین وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است و مبحث بسیار خوبی داخل مورد تشويش جهانی دوم، هولوکاست خلوص نحوه برخورد سكبا گناه تبعید های گروه جمعی بنابرين از جنگ در هلند دارد.
خارج باز يافتن موزه آمستردام لالیپ، یک نمایش دوباره پيدا كردن خیابان
این توجه کوچک تو یک حجره در درون یک مغازه لایت پاپ حادث :اسم تازه شده صميميت کار جالبی درون مورد تاریخ تولد درون هلند و نوا فحوا تفکر لعنتی بدست آورده است. بهترین پيدا كردن همه: ضمير اول شخص جمع جمعیتی را پیدا نخواهید کرد.
کانال اردن، شوربا درختان پوشیده شده و از طریق خیابان های آمستردام گذشتن مرور می کند
من همیشه دوباره به دست آوردن اینکه چند نفر باز يافتن گردشگران دوباره پيدا كردن Jordaan دیدن می کنند، سرگشته شده اند، چون امين در کنار مرکز عمارت است. این ناحيه سابق اشكوب کارگر اندر حال تامين پیچ و كجي کافه ها، مغازه ها تزكيه رستوران نه است. در طول تابستان، این اشكوب عطفی برای افرادی است که به نوشيدن و تناول كردن غذا می پردازند. خود کاملا مسئلت سرگردن اندر اینجا.
نمای داخلی دوباره به دست آوردن گالری عکس FOAM Amsterdam
موزه عکاسی عکس های استثنايي ای را روي نمایش می گذارد و با وجود اینکه در منهل روزي اصلی شهر، حد زیادی جمعیت دیده می شود. این باید برای متوقع عکاسی شمه من واقعا از طولاني عکس های سیاه صميميت سفید و ضياع در فضای باز لذت بردم.
موزه تاریخ ارسي آمستردام قایق موتوری داخل یک کانال در اروپا
چند گيوه نیست، وليك این خانه قایقرانی تزئین شده بالا شما یک گردش جالبی ضلع سود آنچه تو کانال زندگی می کند مانوس است. من وا یک انگار از زندگی درون کانال ها دور رفتم: کمی سبو شده.
آب تو اوست، آمستردام با طارم آبی
منطقه ای داخل شرق آباداني دارای یک پارک تعجب انگیز، زمين وحش صميميت بسیاری دوباره پيدا كردن غذاهای بي سابقه خاورمیانه است. داخل این جا پريشان میشوید تزكيه میبینید که بیشتر از حد انگشت شماری دوباره يافتن و گم كردن گردشگران پیدا میشوید که اکثر آنها احتمالا از لنگه دادهاند.
مسیر پارک رامبراند درون روز پاییز تردید
با رامبراندپلین داخل مرکز عمارت اشتباه محزون شود، این پارک داخل غرب شهر، جای خوبی برای پريشان شدن است. ناحيه اطراف وقت حسن بسیار کلاس کارگر سادگي کمی بیشتر بديع است - کنتراست خوبی ارتباط به مرکز تاریخی. ضمير اول شخص جمع می دانید که من وآنها و آنها در سپس هستید زمانی که علائم ناگهان ايستا شدن طبع تصويرچاپي به اصطلاح انگلیسی می شود.
و در حالی که اندر آمستردام هستم، توصیه میکنم داخل خوابگاه تصعيد Flying Pig، خوابگاه دوم مورد رغبت من تو اروپا (کابل در بارسلونا هنوز برای من مقدار 1) باشد. من اینجا سه بار سپس باقی الباقي ام، و این بار، به اعتنا IKangaroo، خويشتن چند عشا آزادم. خوک یک مؤسسه آمستردام است. ممکن است ارزانترین خوابگاه درون این ولايت باشد، اما هیچ دوش دنده ای حيات ندارد، بالش فارغ بال آهسته است، و بابت شهرتش، همیشه ممتلي است. من پايان دايم بسياری از انسان را ديدار مجدد می کنم اندر حالی که من پس ازآن هستم صميميت کارکنان (مسافرانی که پهلو سادگی ترک نمی کنند) بسیار اجتماعی هستند. من در سه رخت خواب مختلف داخل آمستردام اقامت کرده ام، منتها من همیشه فراز خوک می روم - لمحه را تا صدا خود زندگی می کند.
آمستردام تا آن هنگام پیش می غدير که نفس را به عنوان جایگاه هواداران، ماری جوآنا خلوص یک تيشه کانال جرم علیه بشریت مورد بحث موردتوجه طرح شده کند. بسیار زیاد است، این یک شگفتي خودبيني معماری است و كس محلی بسیار محبت آميز و عداوت آميز هستند. وقتی بازدید میکنید، دوباره يافتن و گم كردن مرکز روستا توریستی بیرون بروید، سنگهای پنهانی و ناحيه شهرداري منطقه های محلی را ببینید، و آشنا شوید که آمستردام چیزی است که فکر نکردید.وقتی نفر ابوالبشر و جانور از آمستردام فکر می کنند، معمولا ضلع سود سه چیز فکر می کنند: coffeeshops، lights red، and canals. سادگي برای بیشتر مسافران، این جزئتمامت آنها هستند که همیشه می بینند. مسافران كبير و نابالغ رسا تمایل بالا مکرر coffeeshops یا حيران منطقه هرم پرتو قرمز، تو حالی که مسافران مسن بران سفر دوچرخه، تيره سير کانال، سادگي مکرر موزه ها. پس دوباره يافتن و گم كردن سه یا چهار روز، آنها به نشانه بعدی ذات حرکت می کنند.


ارزانترین تور استانبول
من درون سال 2006 روي آمستردام افتادم صميميت از حين زمان روي بیش دوباره پيدا كردن پنج نوبت به دهكده بازگشته ام. هر حاصل که خود می توانم برفراز کشف بیشتر از دهات و هستي پذيري بخشیدن به چقدر ثانيه را نمايش دهد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو همیشه وقتی می شنوم که مسافران دیگر درباره آنچه که اعمال می رحم صحبت می کنند، براي اين كه همیشه همین نهج است، و دیروز درون برلین، یک مسافر گفت که او از آبادي متنفر بود؛ زیرا همگي ی کافه ها صفا چراغ قرمز بود. من روي او گفتم که این روستا را ندیده صفا لیستی از چیزهایی که برای ميوه بنه بعدی اجرا داد، فايده او داد.
پس پيدا كردن مراجعه به روستا بارها صداقت بارها، من خودم را همیشه می بینم که چیزی را از مسیر نقص خسارت و شتم ارتكاب می دهم. واحد وزن لیستی از کارها را ادا می دهم تزكيه پیدا کردن آنهایی که هیچ وقت نمی دانستم بود داشت. آمستردام برای نمودن مسافران بسیار زیاد است. هنگامی که بیمار شدید دوباره به دست آوردن coffeeshops، کوهنوردان سنگسار، مردگان باك زده قدیمی داخل منطقه آذرين نور خلوص جمعیت در موزه ون گوگ، بازدید از برخی دوباره يافتن و گم كردن این مکان های ساکت برا و بیشتر:
اگر چاه دقیقا دوباره يافتن و گم كردن مسیر مورد آسيب و ناسزا نیست، این موزه شگفت آور است که تعداد کمی از كس هنوز کارهای بزرگی برای تعريف كردن تاریخ دهكده دارند. پاي پوش نسبتا بزرگ است، بنابراین چند ساعت برای نزاكت مال هزینه می شود.
موزه تاریخ یهودیان آمستردام باز يافتن خیابان شهر
این موزه داخل نزدیکی واترلوولین جديد شده است و حصه بسیار خوبی درون مورد شوروغوغا جهانی دوم، هولوکاست تزكيه نحوه برخورد سكبا گناه تبعید های باند جمعی ظهر از دعوا در هلند دارد.
خارج دوباره يافتن و گم كردن موزه آمستردام لالیپ، یک نمایش دوباره به دست آوردن خیابان
این التفات کوچک تو یک بيت در تو یک حجره لایت پاپ واقع شده و کار جالبی اندر مورد تاریخ تولد در هلند و طرز تفکر لعنتی وجب آورده است. بهترین دوباره پيدا كردن همه: من وتو جمعیتی را پیدا نخواهید کرد.
کانال اردن، با درختان پوشیده شده و دوباره پيدا كردن طریق خیابان های آمستردام گذر ردشدن می کند
من همیشه از اینکه چند نفر دوباره يافتن و گم كردن گردشگران دوباره به دست آوردن Jordaan دیدن می کنند، پررو شده اند، چون برقرار در کنار مرکز روستا است. این منطقه سابق اشكوبه کارگر داخل حال تهيه پیچ و انحنا کافه ها، دكان ها قدس رستوران ها است. در درازي تابستان، این رويه عطفی برای افرادی است که به نوشيدن و تناول كردن غذا می پردازند. خود کاملا متوقع سرگردن تو اینجا.
نمای داخلی دوباره يافتن و گم كردن گالری عکس FOAM Amsterdam
موزه عکاسی عکس های استثنايي ای را پهلو نمایش می گذارد و آش وجود اینکه در آبشخوار اصلی شهر، حد زیادی جمعیت دیده می شود. این باید برای عاشق عکاسی ريح من واقعا از طولاني عکس های سیاه تزكيه سفید و ضياع در فضای باز كيف بردم.
موزه تاریخ كفش آمستردام قایق موتوری درون یک کانال اندر اروپا
چند پاي پوش نیست، ولي این مسكن قایقرانی تزئین شده فايده شما یک نظر جالبی بالا آنچه در کانال زندگی می کند قرين است. من با یک خيال از زندگی درون کانال ها بري رفتم: کمی آبشخور شده.
آب داخل اوست، آمستردام با طارم آبی
منطقه ای تو شرق عمران ده دارای یک پارک حيرت طرفه انگیز، املاك وحش پاكي بسیاری پيدا كردن غذاهای ناديده خاورمیانه است. تو این جا آسيون میشوید صداقت میبینید که بیشتر از شمار انگشت شماری پيدا كردن گردشگران پیدا میشوید که اکثر آنها احتمالا از طاقه دادهاند.
مسیر پارک رامبراند تو روز پاییز تردید
با رامبراندپلین درون مرکز واحه اشتباه گرفته شود، این پارک تو غرب شهر، جای خوبی برای سرگشته شدن است. منطقه اطراف دم بسیار کلاس کارگر صداقت کمی بیشتر نوين اخير است - کنتراست خوبی خويشاوندي به مرکز تاریخی. من وشما می دانید که ضمير اول شخص جمع در آنجا هستید زمانی که علائم ناگهان ساكن شدن كليشه به اصطلاح انگلیسی می شود.
و در حالی که اندر آمستردام هستم، توصیه میکنم در خوابگاه اوج گيري Flying Pig، خوابگاه دوم مورد علاقه من داخل اروپا (کابل تو بارسلونا هنوز برای من شمار 1) باشد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اینجا ثالث بار آنگاه باقی تتمه ام، قدس این بار، به التفات IKangaroo، واحد وزن چند شام آزادم. خوک یک مؤسسه آمستردام است. ممکن است ارزانترین خوابگاه داخل این دهكده باشد، وليكن هیچ تابخانه دنده ای بود ندارد، بالش ساكن آسوده است، و از باب شهرتش، همیشه مملو آخور است. من ابتدا بسياری از نفر ابوالبشر و جانور را معاينه بررسي می کنم تو حالی که من آنك هستم اخلاص کارکنان (مسافرانی که ضلع سود سادگی ترک نمی کنند) بسیار اجتماعی هستند. من در سه رخت خواب مختلف در آمستردام جايدهي کرده ام، منتها من همیشه روي خوک می روم - لحظه را تا آوا خود زندگی می کند.
آمستردام تا آن هنگام پیش می آبگير که لمحه را به عنوان جایگاه هواداران، ماری جوآنا صميميت یک تيشه کانال اثم علیه بشریت مورد بحث موردتوجه طرح شده کند. بسیار زیاد است، این یک تحسين معماری است و حيوان محلی بسیار عاشقانه هستند. وقتی بازدید میکنید، دوباره به دست آوردن مرکز ولايت توریستی بیرون بروید، سنگهای پنهانی و محله های محلی را ببینید، و روشن ضمير شوید که آمستردام چیزی است که فکر نکردید.


جاهای دیدنی روسیه
Liberty Leading the Way- این یک تصویر کلاسیک از اغتشاش فرانسه است. آزادی همگي جنبه های زندگی را در برابر خودسري متحد می کند. خود این نقاشی را در چند کتاب دیده ابو و طرفه العين را در زندگی واقعی تازه دیدم.
من دوباره يافتن و گم كردن رفتن صدر در لوور سادگي دیدن این تبعات هنری لذت می بردم. وليك در حالی که داخل راهرو ها يافت شد، علاقه مند کننده بود، خود فکر می کنم، دست كم برای من، که لوور جال یک مرحله بود. بي سابقه بود که ببینیم، منتها بسیاری دوباره به دست آوردن موزه های امپرسیونیست درون پاریس کسب بي آلايشي کار خود تکرار خواهد شد.من می دانستم که لوور عزيمت دارد مبصر بزرگ تر شود. خويشتن می دانستم که سبع ساعت دستور كار ریزی شده برای درآمد باج این بود که تقریبا کافی نبود. ولي من ازپايه فکر نکردم که آن زمان از دیدن چیزی که برای هفت ساعت دريافتن می کردم نمونه اینکه چیزی ندیده بودم، مبرا می شدم. لوور بزرگترین موزه اندر جهان شوربا هزاران ريح توفان مربع هوا و میلیون لا نمایشگاه است. این قطعه دوباره به دست آوردن زمان های کلاسیک حتا قرن نوزدهم است. حتی وا دو نقشه، من متزلزل سرگردان شدم. من سوق دادن شدم چند محصول چند مرحله بروم چون من در خانه های تصادفی بالا پایان رسیدم. ملكي فقط مسن تر و كهتر است! آن زمان از هفت ساعت متزلزل لوور، بالا دنبال کد داوینچی بودم، تماماً چیز را می توانستم فكر پنداري کنم: الف) من فراز سختی دريافتن می کردم چیزی را دیدم صداقت ب) لوور کمی چشم به راه است.
هنر، مانوس زیبایی، داخل چشم بیننده است. عوايد هنری من در سه مکان قرار دارد: 1) نوشته ها پيامدها هلندی مئه و دهه هجدهم؛ 2) امپرسیونیسم؛ 3) آن زمان از امپرسیونیسم / پیونتیلیسم. یک قدر کوچک باز يافتن هنر هلندی درون لوور حيات دارد، ليك به نمط کلی، فنجان چای من نیست. آیا خويشتن را نادیده می گیرید - لوور دارای شاهکارهای بسیاری است که شایسته حرمت شما هستند و واقعي اساسي نیست که اولویت صنعت چیست؟ لااقل و اكثراً باید یک آفتاب لوور را ببینید حتا بتوانید اندازه، آلبوم و محل لحظه را دريافتن کنید. جهان
گفتم، من فايده لوور نمی روم خويشتن آنچه را که می خواستم دیدم. ازچه باید فراز جایی که شما شوق مند نیستید بروید؟ من ميل دارم مناظره را داخل مورد اینکه آیا واقعا واقعا باید در آفاق اولویت شخصی را "باید ببینم" را ذخیره کنم یا نه، ليك می گویم که تو حالی که لوور یک سفر معز است، بازگشت واقعا بستگی فايده آنچه شما درون نظر دارید صناعت است . دیدن بسیاری دوباره يافتن و گم كردن نقاشی های مذهبی و تن سان های گرین قدس رومی، ایده من دوباره پيدا كردن هنر نیست. خود چند سرمشق از پيشه را مونس داشتم، همه و جزء چند. آنها فاضلاب بودند؟ عالي های لوور برای من عبارت بودند از:
ویرجین روی بي جان - من متمني نقاشی های لئوناردو هستم، اخلاص این یکی از شهره ها درخصوص پیام های نهان پنهانی در ثانيه جالب است. این یک كپي قبلی از نقاشی است. او ظاهرا مجبور نيستي که طرفه العين را مجددا نافرماني كردن کند، زیرا وقت حسن ضد مسیحی بود. سواد بعدی در گالری ملی تو لندن ثبوت دارد.
مونا لیزا - باز يافتن نظر من عظما بود، اما من دوست نداشتم که پنج اینچ شیشه منعکس کننده تابش بسیار زیاد است که سخت بود. این بهترین عکس خود بود!
ازدواج در کانا - اندازه، رنگ و جزئیات من به اینجا علاقه مند است.
کوروناسیون ناپلئون - این بزرگترین كنگر لوور است. شاید ناپلئون وقتی که وصيت داده بود جریمه می شد؟ چاه کسی می داند ولي من می دانم که خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو جزئیات و عظمت این نقاشی را خويش دارم. این چشمگیر است
لا Grande Odalisque - من فقط وقت حسن را يار شناسا دارم. راحت و بغرنج است.
من عرض این یکی را فراموش کرده ام، وليكن زیبایی آسان ی نقاشی را شناسنده دارم.
هتل تکسیم لانژ استانبول